کیفرخواست سردرگم، اعترافات بریده بریده، ادعاهای بیمدرک
در نمایش چهارم، گالیله هم اعتراف کرد!!!
صبح امروز چهارمین قسمت از سریال خسته کنندهی اعترافگیری از اصلاح طلبان برگزار شد. در تصاویری که از این دادگاه نمایشی در صداوسیما پخش شد، حجاریان روی صندلی ردیف اول نشانده شده و بلندگویی جلوی او قرار دارد تا خواندن اعترافاتش را به دیگری واگذار کند. در این جلسه همچنین اعترافات مضحکی از قول حجاریان خوانده شد که جمله جملهی آن، دروغین بودنش را فریاد میزند. کیفرخواست نیز در این جلسه ناگهان ریل عوض کرد و به جای افراد، لبهی اتهامات به سوی دو حزب نشانه رفت؛ بدون اینکه چنین اتهاماتی پیش از این مطرح بوده باشد.
- طنزآمیزترین قسمت آغازین دادگاه، سخنان قاضی دستنشانده بود که از متهمان میخواست: در اظهارات خود هنگام محاكمه خلاف حقيقت وجدان، ادب و قوانين سخن نگفته و از اشاره به اسامي كساني كه نامشان در پرونده آنها درج نشده خودداري كنند و در صورت لزوم اين كار را در يك جلسه غيرعلني و يا در قالب لايحه اظهارات خود را ارائه دهند. این در حالی بود که در جلسات قبلی دادگاه نمایشی، زندانیان دیگر بارها وادار به نام بردن از افراد غایب در دادگاه شدند و آقای به اصطلاح قاضی نیز سکوت کرد و خندید، اما حال که نوبت به سران اصلاح طلبان رسید، به آنها اخطار قانونی میداد. قاضی اما با ترس و هنوز خبری نشده، زندانیان را تهدید کرد که در صورت بر هم زدن نظم دادگاه! (بخوانید اعتراض به دادگاه نمایشی) از یک تا پنج روز بازداشت میشوند. جالب است او کسانی را تهدید میکرد که اکثرا برای بیش از دو ماه در بازداشت بودند.
- خبرگزاری فارس رأس ساعت 11:12 متن کامل! کیفرخواست را منتشر کرد تا این بار همانند بارهای قبلی، با انتشار متن کیفرخواست در لحظات بعد از قرائت آن، دست خود را رو کند و نشان دهد که این خبرگزاری تا چه حد با محفل کودتاچیان مرتبط است که حتی متن کامل را هم از قبل در اختیار دارد.
- این بار هم نویسندگان کیفرخواست ادعاهای قبلی خود در روزنامههای جوان و کیهان و ایران مبنی بر ارتباط ستاد قیطریه با ایستگاه پخش تلویزیونی بیبیسی را تکرار کردند، اما باز هم حتی یک سند و مدرک یا حتی نشانه و حدسی غیر از ادعای کلی در این باره مطرح نکردند.
- کیفرخواست مضحک دادگاه چهارم برای اولین بار ادعا کرده که مهاجمان عصر روز انتخابات به ستاد قیطریه، عوامل ناجا بودهاند؛ عواملی که ماموران امنیتی بعدی، آنها را مجرم خواندند و علیه آنها صورتجلسه تهیه کردند و مطبوعات وابسته به کودتا نیز در ابتدا از آنها با عنوان عوامل خودسر و مشکوک یاد کردند. حال باید دید آنها چه مأمورانی بودند که نه حکم داشتند و نه کارت شناسایی!
- ظاهرا بانیان دادگاه نمایشی اصلا نیازی به این نمیبینند که ابتدا متهم را مشخص کنند و سپس از اتهام سخن بگویند. لااقل در چهار جلسه اخیر، دادگاه بارها متهم عوض کرده و این بار موضوع از افراد فراتر رفت و حزب مشارکت مستقیما متهم شد. جالب است که کودتاچیان بانی دادگاه حتی نیازی نمیبینند که لااقل چند ساعتی قبل از دادگاه، خبر دهند که چه کسی قرار است در آن متهم شود!
- تقریبا همه یا لااقل اکثر اظهاراتی که از زندانیان نقل شده، جملات بیسر و ته و بریدهای است که واقعا معلوم نیست با چه مقدمه و برای چه نتیجهای گفته شده و در واقع میتوان گفت اکثر آنها نیاز به بگیر و ببند نداشت و سخنانی بود که بیرون از زندان هم مطرح بود. بحثهای درون حزبی، اختلاف نظر درباره برخی متنها و مواضع و تحلیلهای متفاوت از اتفاقات سیاسی، فقط برای کسانی میتواند عجیب باشد که به اطاعت و بله قربان عادت کردهاند، کسانی همچون نویسندگان کیفرخواست دادگاه نمایشی.
- حجاریان هم اعتراف کرد. جملات زیبا و تاریخی کیفرخواست از قول حجاریان مبنی بر اینکه «اينكه ظرفيت نظام محدود است اشتباه است ،اصطلاح ديكتاتوري ليبرال غلط است ،توتاليتريسم در ايران منتفي است.الفاظي نظير تماميت خواه، توتاليتاريسم و سلطانيسم براي ايران اشتباه است» همهی نشانههای یک اعتراف کاملا خودخواسته! و بیارتباط با خلصی از فشارهای بازجویان را به همراه دارد.
- جالب است که کیفرخواست در موارد متعددی صرفا به شنودهای ستاد قیطریه، دفتر حزب مشارکت و جلسات حزبی متکی است و یکی نیست که به نماینده دادستان بیاموزد این شنودها هیچ اعتبار قانونی ندارد. خیلی که میخواهند به شنودها اعتبار بدهند، میگویند: «طبق گزارش هاي موثق منابع اطلاعاتي از جلسات محفلي اعضاء اصلي سازمان»!
- بعضی قسمتهای کیفرخواست انصافا بسیار زیبا نوشته شده است. آنها که دکتر بشيريه «يك فرد لائيك آمريكا نشين» توصیف میشود و یا این جمله: «آقاي تاجبخش چند روز پيش به كارشناس پرونده خود اظهار مي دارد من تا به حال كلمه الله را بر زبانم جاري نكرده بودم و از گفتن اين كلمه احساس عجيبي براي من دست مي دهد، آنگاه با ابراز علاقه از بازجوي خود طهارت و نماز مي آموزد و بحمد الله اينك از روي كاغذ نمازش را مي خواند»
- نویسنده این سطور، محض رضای خدا، کل کیفرخواست را دو بار خواند و یک استناد دقیق قانونی علیه متهمان قبلی (افراد) یا متهمان جدید (مشارکت و مجاهدین انقلاب) پیدا نکرد. بالاخره دادگاه، هرچقدر هم نمایشی باشد، باید بگوید که طبق کدام ماده فلان حرف یا فلان کار جرم است و کدام قانون باید دلیل انحلال فلان حزب توسط دادگاه باشد. کمیسیون ماده ده احزاب هم ربطی به دادستان و دادگاه ندارد، آیا سناریونویسان محفل کودتا، نمیتوانستند محض رضای خدا از یک مشاور حقوقی هم استفاده کنند تا لااقل قدری ظواهر امر مراعات شود؟
- متنی که به نام حجاریان خوانده شده، با متنهایی که به قلم اوست و همه جا هست، قابل مقایسه است و هر فرد علاقهمندی با اندکی پیگیری میتواند بفهمد که این متن به قلم حجاریان است یا کارشناسان! پرونده.
- اعترافات چهار صفحهای حجاریان، خواننده را به یاد سریال مرد هزار چهره میاندازد که در آن، متهمی که سواد نداشت، چند زونکن اعتراف کرده بود! حال حجاریان را هم به ضرب گلوله ناقص کردهاند و به زحمت میتواند حرف بزند، اما اعترافاتش چند صفحه میشود؛ اعترافاتی که خودش اگر بخواهد آنها را از رو بخواند، چندین ساعت طول میکشد.
- تک جملات درخشان کیفرخواست، غیر از موارد بالا:
:: اين نظريه ناهنجار و منافقانه كه بازي همزمان در دو نقش دولت حاكم و نيروي معارض است و حاكي از كنارگذاشتن اخلاق انساني در عرصه سياسي است ...
:: آقاي سعيد حجاريان عضو مركزيت حزب مشاركت با قرائت هر كدام از جملات انحرافي اسناد توسط كارشناس پرونده، هنوز جمله به آخر نرسيده دلايل انحراف و غلط بودن متن را پيش از اظهار نظر كارشناس خود بازگو ميكند (کارشناس همان بازجوی پرونده است!)
- تکجملات درخشان اعترافات حجاریان:
:: "هرچه گفتيم غير صحبت دوست در همه عمر از آن پشيمانيم" !!!
:: هر يك از ما اگر پا را از يك انتخابات سالم فراتر گذاشته ونعمت امنيت را كه پشتوانه توسعه اقتصادي است متزلزل كنيم نزد وجدان خود و نسل هاي آينده واز همه بالاتر پروردگار عالميان بايد انابه كنيم وطلب بخشايش نماييم .
:: مذهب غالب مردم ايران تشيع است و نظام ولايت فقيه مشروعيت خود را از ناحيه مقدسه امام زمان (عج) مي گيرد وبدين لحاظ حكم ولي فقيه شعبه اي از ولايت رسول اكرم (ص) مي باشد. (توجه شود که میگویند نویسنده این سطور، حجاریان است، نه مصباح یزدی یا جنتی!)
:: طي ده پانزده سال اخير مقالاتي از من به چاپ رسيده كه حاوي بعضي از نظريات نامربوط به شرايط كشورمان بوده كه قصد دارم بعضي از مهم ترين آنها را درين مجال بشكافم و علت انحراف اين مواضع را تشريح كنم
:: من بعد از ارتحال حضرت امام (ره) و آغاز دولت سازندگي به معاونت سياسي مركز تحقيقات استراتژيك برگزيده شدم. در آنجا بود كه فهميدم براي هدايت پروژه ها تجربه علمي سياسي كار ساز نيست و لاجرم بايد آموزش دانشگاهي هم داشته باشم لذا فوق ليسانس ودكتراي خود را در علوم سياسي اخذ كردم وانبوه نظريات وايدئولوژي هاي سياسي نادرست در ذهنم تلمبار شد بدون آنكه بازنگري و نقد آنها را داشته باشم!
:: اميدوارم اين سخنان كه از دل بر آمده بر دل بنشيند اما اين كافي نيست (بازجویان راضی نشدهاند!) و من در تعاملات (احتمالا منظور تأملات است) تنهايي خود ريشه ها وعلل موضع گيري هاي خود را واكاوي كرده ام كه به طور اختصار به عرض ميرسانم...
:: لازم مي دانم التزام عملي خود را به قانون اساسي و فرمايشات مقام معظم رهبري اعلام كرده واگر از سر تقصير يا قصور به اركان نظام جسارتي روا داشتهام حلاليت بطلبم
:: از مجموعه مباحث پيش گفته شده مي توان استنتاج كرد كه احساس رعب در نزد انديشمندان غربي موجب ذلّت نفس و پذيرش بي قيد وشرط نظريات آنان مي شود وحضرت امام (ره) به ما آموختند كه روي پاي خود بايستسم. (متنها با همین شکل پر غلط در خبرگزاری فارس منتشر شده)
بد نیست در پایان این حاشیهنویسی، نامهای را که سعید حجاریان تنها چهار ماه قبل نوشته بود، مرور کنیم و سپس به سادگی بازجویان او بخندیم:
بسمهتعالیبه دلیل اینكه اخیراً رسانههای منتسب به جریان اقتدارگرای كشور، اعم از سایتهای خبری، خبرگزاریها ، روزنامهها و صدا و سیما، از قول بنده اقاویلی نقل میكنند كه نه به لحاظ صدور، سندیت دارند و نه به لحاظ مبنا، پایهای دارند، لذا بار دیگر همه این قبیل گزارشات، مصاحبهها و اخبار را پیشاپیش تكذیب میكنم و چون فرصت مطالعه این دسته اقوال را نداشته و همچنین برای پاسخگویی به تك تك موارد آن وقتی ندارم، حتی اگر از من تعریف و تمجید هم كرده باشند، آن نیز مقرون به صحت نخواهد بود.بسیار دیدهام كه" برنا" از "فارس"، "فارس" از "رجا"، "رجا" از "درنا"، "درنا" از "ترنا"، "ترنا" از "دبرنا"، "دبرنا" از "منبع آگاه"، "منبع آگاه" از "صحبتهای به دست آمده از شنودهای داخل حزب مشاركت"، گفتههایی را به اینجانب نسبت دادهاند كه لابد برای خودشان به لحاظ سندیت در حكم سلسله الذهب است اما از نظر من به پشیزی نمیارزند . امید دارم كه دوستان باكیاست و اهل سیاست بتوانند با پیگیری منشا صدور چنین اخبار آحادی، پی به مقصود پردازندگان آن ببرند.والسلام - نامه تمامسعید حجاریان- 31/1/1388
در نمایش چهارم، گالیله هم اعتراف کرد!!!
صبح امروز چهارمین قسمت از سریال خسته کنندهی اعترافگیری از اصلاح طلبان برگزار شد. در تصاویری که از این دادگاه نمایشی در صداوسیما پخش شد، حجاریان روی صندلی ردیف اول نشانده شده و بلندگویی جلوی او قرار دارد تا خواندن اعترافاتش را به دیگری واگذار کند. در این جلسه همچنین اعترافات مضحکی از قول حجاریان خوانده شد که جمله جملهی آن، دروغین بودنش را فریاد میزند. کیفرخواست نیز در این جلسه ناگهان ریل عوض کرد و به جای افراد، لبهی اتهامات به سوی دو حزب نشانه رفت؛ بدون اینکه چنین اتهاماتی پیش از این مطرح بوده باشد.
- طنزآمیزترین قسمت آغازین دادگاه، سخنان قاضی دستنشانده بود که از متهمان میخواست: در اظهارات خود هنگام محاكمه خلاف حقيقت وجدان، ادب و قوانين سخن نگفته و از اشاره به اسامي كساني كه نامشان در پرونده آنها درج نشده خودداري كنند و در صورت لزوم اين كار را در يك جلسه غيرعلني و يا در قالب لايحه اظهارات خود را ارائه دهند. این در حالی بود که در جلسات قبلی دادگاه نمایشی، زندانیان دیگر بارها وادار به نام بردن از افراد غایب در دادگاه شدند و آقای به اصطلاح قاضی نیز سکوت کرد و خندید، اما حال که نوبت به سران اصلاح طلبان رسید، به آنها اخطار قانونی میداد. قاضی اما با ترس و هنوز خبری نشده، زندانیان را تهدید کرد که در صورت بر هم زدن نظم دادگاه! (بخوانید اعتراض به دادگاه نمایشی) از یک تا پنج روز بازداشت میشوند. جالب است او کسانی را تهدید میکرد که اکثرا برای بیش از دو ماه در بازداشت بودند.
- خبرگزاری فارس رأس ساعت 11:12 متن کامل! کیفرخواست را منتشر کرد تا این بار همانند بارهای قبلی، با انتشار متن کیفرخواست در لحظات بعد از قرائت آن، دست خود را رو کند و نشان دهد که این خبرگزاری تا چه حد با محفل کودتاچیان مرتبط است که حتی متن کامل را هم از قبل در اختیار دارد.
- این بار هم نویسندگان کیفرخواست ادعاهای قبلی خود در روزنامههای جوان و کیهان و ایران مبنی بر ارتباط ستاد قیطریه با ایستگاه پخش تلویزیونی بیبیسی را تکرار کردند، اما باز هم حتی یک سند و مدرک یا حتی نشانه و حدسی غیر از ادعای کلی در این باره مطرح نکردند.
- کیفرخواست مضحک دادگاه چهارم برای اولین بار ادعا کرده که مهاجمان عصر روز انتخابات به ستاد قیطریه، عوامل ناجا بودهاند؛ عواملی که ماموران امنیتی بعدی، آنها را مجرم خواندند و علیه آنها صورتجلسه تهیه کردند و مطبوعات وابسته به کودتا نیز در ابتدا از آنها با عنوان عوامل خودسر و مشکوک یاد کردند. حال باید دید آنها چه مأمورانی بودند که نه حکم داشتند و نه کارت شناسایی!
- ظاهرا بانیان دادگاه نمایشی اصلا نیازی به این نمیبینند که ابتدا متهم را مشخص کنند و سپس از اتهام سخن بگویند. لااقل در چهار جلسه اخیر، دادگاه بارها متهم عوض کرده و این بار موضوع از افراد فراتر رفت و حزب مشارکت مستقیما متهم شد. جالب است که کودتاچیان بانی دادگاه حتی نیازی نمیبینند که لااقل چند ساعتی قبل از دادگاه، خبر دهند که چه کسی قرار است در آن متهم شود!
- تقریبا همه یا لااقل اکثر اظهاراتی که از زندانیان نقل شده، جملات بیسر و ته و بریدهای است که واقعا معلوم نیست با چه مقدمه و برای چه نتیجهای گفته شده و در واقع میتوان گفت اکثر آنها نیاز به بگیر و ببند نداشت و سخنانی بود که بیرون از زندان هم مطرح بود. بحثهای درون حزبی، اختلاف نظر درباره برخی متنها و مواضع و تحلیلهای متفاوت از اتفاقات سیاسی، فقط برای کسانی میتواند عجیب باشد که به اطاعت و بله قربان عادت کردهاند، کسانی همچون نویسندگان کیفرخواست دادگاه نمایشی.
- حجاریان هم اعتراف کرد. جملات زیبا و تاریخی کیفرخواست از قول حجاریان مبنی بر اینکه «اينكه ظرفيت نظام محدود است اشتباه است ،اصطلاح ديكتاتوري ليبرال غلط است ،توتاليتريسم در ايران منتفي است.الفاظي نظير تماميت خواه، توتاليتاريسم و سلطانيسم براي ايران اشتباه است» همهی نشانههای یک اعتراف کاملا خودخواسته! و بیارتباط با خلصی از فشارهای بازجویان را به همراه دارد.
- جالب است که کیفرخواست در موارد متعددی صرفا به شنودهای ستاد قیطریه، دفتر حزب مشارکت و جلسات حزبی متکی است و یکی نیست که به نماینده دادستان بیاموزد این شنودها هیچ اعتبار قانونی ندارد. خیلی که میخواهند به شنودها اعتبار بدهند، میگویند: «طبق گزارش هاي موثق منابع اطلاعاتي از جلسات محفلي اعضاء اصلي سازمان»!
- بعضی قسمتهای کیفرخواست انصافا بسیار زیبا نوشته شده است. آنها که دکتر بشيريه «يك فرد لائيك آمريكا نشين» توصیف میشود و یا این جمله: «آقاي تاجبخش چند روز پيش به كارشناس پرونده خود اظهار مي دارد من تا به حال كلمه الله را بر زبانم جاري نكرده بودم و از گفتن اين كلمه احساس عجيبي براي من دست مي دهد، آنگاه با ابراز علاقه از بازجوي خود طهارت و نماز مي آموزد و بحمد الله اينك از روي كاغذ نمازش را مي خواند»
- نویسنده این سطور، محض رضای خدا، کل کیفرخواست را دو بار خواند و یک استناد دقیق قانونی علیه متهمان قبلی (افراد) یا متهمان جدید (مشارکت و مجاهدین انقلاب) پیدا نکرد. بالاخره دادگاه، هرچقدر هم نمایشی باشد، باید بگوید که طبق کدام ماده فلان حرف یا فلان کار جرم است و کدام قانون باید دلیل انحلال فلان حزب توسط دادگاه باشد. کمیسیون ماده ده احزاب هم ربطی به دادستان و دادگاه ندارد، آیا سناریونویسان محفل کودتا، نمیتوانستند محض رضای خدا از یک مشاور حقوقی هم استفاده کنند تا لااقل قدری ظواهر امر مراعات شود؟
- متنی که به نام حجاریان خوانده شده، با متنهایی که به قلم اوست و همه جا هست، قابل مقایسه است و هر فرد علاقهمندی با اندکی پیگیری میتواند بفهمد که این متن به قلم حجاریان است یا کارشناسان! پرونده.
- اعترافات چهار صفحهای حجاریان، خواننده را به یاد سریال مرد هزار چهره میاندازد که در آن، متهمی که سواد نداشت، چند زونکن اعتراف کرده بود! حال حجاریان را هم به ضرب گلوله ناقص کردهاند و به زحمت میتواند حرف بزند، اما اعترافاتش چند صفحه میشود؛ اعترافاتی که خودش اگر بخواهد آنها را از رو بخواند، چندین ساعت طول میکشد.
- تک جملات درخشان کیفرخواست، غیر از موارد بالا:
:: اين نظريه ناهنجار و منافقانه كه بازي همزمان در دو نقش دولت حاكم و نيروي معارض است و حاكي از كنارگذاشتن اخلاق انساني در عرصه سياسي است ...
:: آقاي سعيد حجاريان عضو مركزيت حزب مشاركت با قرائت هر كدام از جملات انحرافي اسناد توسط كارشناس پرونده، هنوز جمله به آخر نرسيده دلايل انحراف و غلط بودن متن را پيش از اظهار نظر كارشناس خود بازگو ميكند (کارشناس همان بازجوی پرونده است!)
- تکجملات درخشان اعترافات حجاریان:
:: "هرچه گفتيم غير صحبت دوست در همه عمر از آن پشيمانيم" !!!
:: هر يك از ما اگر پا را از يك انتخابات سالم فراتر گذاشته ونعمت امنيت را كه پشتوانه توسعه اقتصادي است متزلزل كنيم نزد وجدان خود و نسل هاي آينده واز همه بالاتر پروردگار عالميان بايد انابه كنيم وطلب بخشايش نماييم .
:: مذهب غالب مردم ايران تشيع است و نظام ولايت فقيه مشروعيت خود را از ناحيه مقدسه امام زمان (عج) مي گيرد وبدين لحاظ حكم ولي فقيه شعبه اي از ولايت رسول اكرم (ص) مي باشد. (توجه شود که میگویند نویسنده این سطور، حجاریان است، نه مصباح یزدی یا جنتی!)
:: طي ده پانزده سال اخير مقالاتي از من به چاپ رسيده كه حاوي بعضي از نظريات نامربوط به شرايط كشورمان بوده كه قصد دارم بعضي از مهم ترين آنها را درين مجال بشكافم و علت انحراف اين مواضع را تشريح كنم
:: من بعد از ارتحال حضرت امام (ره) و آغاز دولت سازندگي به معاونت سياسي مركز تحقيقات استراتژيك برگزيده شدم. در آنجا بود كه فهميدم براي هدايت پروژه ها تجربه علمي سياسي كار ساز نيست و لاجرم بايد آموزش دانشگاهي هم داشته باشم لذا فوق ليسانس ودكتراي خود را در علوم سياسي اخذ كردم وانبوه نظريات وايدئولوژي هاي سياسي نادرست در ذهنم تلمبار شد بدون آنكه بازنگري و نقد آنها را داشته باشم!
:: اميدوارم اين سخنان كه از دل بر آمده بر دل بنشيند اما اين كافي نيست (بازجویان راضی نشدهاند!) و من در تعاملات (احتمالا منظور تأملات است) تنهايي خود ريشه ها وعلل موضع گيري هاي خود را واكاوي كرده ام كه به طور اختصار به عرض ميرسانم...
:: لازم مي دانم التزام عملي خود را به قانون اساسي و فرمايشات مقام معظم رهبري اعلام كرده واگر از سر تقصير يا قصور به اركان نظام جسارتي روا داشتهام حلاليت بطلبم
:: از مجموعه مباحث پيش گفته شده مي توان استنتاج كرد كه احساس رعب در نزد انديشمندان غربي موجب ذلّت نفس و پذيرش بي قيد وشرط نظريات آنان مي شود وحضرت امام (ره) به ما آموختند كه روي پاي خود بايستسم. (متنها با همین شکل پر غلط در خبرگزاری فارس منتشر شده)
بد نیست در پایان این حاشیهنویسی، نامهای را که سعید حجاریان تنها چهار ماه قبل نوشته بود، مرور کنیم و سپس به سادگی بازجویان او بخندیم:
بسمهتعالیبه دلیل اینكه اخیراً رسانههای منتسب به جریان اقتدارگرای كشور، اعم از سایتهای خبری، خبرگزاریها ، روزنامهها و صدا و سیما، از قول بنده اقاویلی نقل میكنند كه نه به لحاظ صدور، سندیت دارند و نه به لحاظ مبنا، پایهای دارند، لذا بار دیگر همه این قبیل گزارشات، مصاحبهها و اخبار را پیشاپیش تكذیب میكنم و چون فرصت مطالعه این دسته اقوال را نداشته و همچنین برای پاسخگویی به تك تك موارد آن وقتی ندارم، حتی اگر از من تعریف و تمجید هم كرده باشند، آن نیز مقرون به صحت نخواهد بود.بسیار دیدهام كه" برنا" از "فارس"، "فارس" از "رجا"، "رجا" از "درنا"، "درنا" از "ترنا"، "ترنا" از "دبرنا"، "دبرنا" از "منبع آگاه"، "منبع آگاه" از "صحبتهای به دست آمده از شنودهای داخل حزب مشاركت"، گفتههایی را به اینجانب نسبت دادهاند كه لابد برای خودشان به لحاظ سندیت در حكم سلسله الذهب است اما از نظر من به پشیزی نمیارزند . امید دارم كه دوستان باكیاست و اهل سیاست بتوانند با پیگیری منشا صدور چنین اخبار آحادی، پی به مقصود پردازندگان آن ببرند.والسلام - نامه تمامسعید حجاریان- 31/1/1388
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر