پروندهسازی بر اساس توهمات؛
کودتاچیان به کجا میروند؟
با ناکامی کودتاچیان در گرفتن اعتراف از اسرای نهضت سبز، برخی سران سپاه پاسداران در روزهای اخیر به تحلیلپراکنیهای تازهای روی آوردهاند که به احتمال زیاد قرار است بهانه ادامه نمایش محاکمه در بیدادگاهها باشد. این گزارش، واقعیت ماجرای سازمان رای یا همان اتهام خیالی 300 هزار اغتشاشگر را بررسی میکند و نشان میدهد که اگر ایجاد شبکه اجتماعی برای جمعآوری رای جرم است، سران بسیج قبل از همه باید محاکمه شوند.
پس از آنکه در جلسات اول تا سوم بیدادگاه نماینده مدعیالعموم به نمایندگی از سران کودتا مجموعهای از اتهامات یک دهه اخیر علیه اصلاحطلبان را که عمدتا در قالب سرمقالههای کیهان منتشر میشد، به عنوان بهانه بازداشت و محاکمه آنان مطرح کرد، ناظران مستقل داخلی و خارجی یکصدا این اتهامات را مضحک و ناشی از فراموشی مفرط کودتاچیان درباره آنچه هر روز در رسانه رسمی حکومت (کیهان) نوشته میشود، دانستند و این کیفرخواستها را بهانههای واهی برای حذف دگراندیشان از ساختار سیاسی کشور ارزیابی کردند. کودتاچیان با مشاهده این شرایط به این نتیجه رسیدند که برای ادامه اجرای پروژه حذف، دیگر نمیتوان به این اتهامات متوسل شد؛ پس باید راهی تازه پیدا کرد.
شاید همین موضوع باعث شد تا فرمانده سپاه محمد رسول الله دو سه روز قبل در اظهارنظری عجیب اعلام کند که: حدود 300 هزار نفر در تشکلی موسوم به "سازمان رای" در ناآرامیهای پس از انتخابات حضور داشتند و جریانات خیابانی بعد از انتخابات را به راه انداختند. سردار عبدالله عراقی با اشاره به تشکیل "سازمان رای" در قبل از انتخابات گفت که سپاه پاسداران در مقابل "اغتشاشات" احساس مسئولیت کرد و به گفته او، بسیج آرامش را به جامعه بازگرداند.
به نظر میرسد کودتاچیان میدانند که کاندیدایشان با وجود تمامی استفادهها و سوءاستفادهها از امکانات دولتی، وعده و وعیدهای بیمبنا، اضافه کردن نمایشی و موقت حقوقها و حمایتهای پیدا و پنهان نهادهای رسمی قدرت نتوانست بیش از 25 درصد آرای شهروندان را به خود اختصاص دهد. کسی که 24 میلیون رای داشته باشد که از 300 هزار رای نگران نمیشود!
حال این موضوع آنچنان بر آنان گران آمده که در پروژه جدید قصد دارند با شناسایی کسانی که توانستند در طول چند ماه یک موج مسالمتآمیز مردمی را برای «تغییر» در دستگاه اجرایی کشور از طریق انتخابات شکل دهند و کاندیدای خود را به پیروزی برسانند، برنامه انتقامگیری را کلید بزنند. همین موضوع بوده که باعث شده موضوع مضحک «اجیر کردن 300 هزار نفر برای آشوب» از سوی این فرمانده نظامی مطرح شود.
اما حقیقت ماجرای «سازمان رأی» چه بود؟
آنچه به عنوان «سازمان رأی» از سوی سرتیپ عراقی مطرح شده است، برنامه آشکاری است که دو سال قبل از سوی اصلاحطلبان برای مقابله با آرای سازماندهی شده بسیج و سپاه اعلام شد. ماجرا از آنجا آغاز شد که نظامیان حامی امروزین دولت کودتا شش سال قبل در انتخابات شوراها از سازمان بسیج به عنوان یک حزب پادگانی در انتخابات استفاده کردند و طرح «هر نفر، ده رای» را با امکانات بسیج به اجرا گذاشتند که بتوانند به نفع لیست اصولگرایان رای جمع کنند.
آنها چهار سال قبل نیز با استفاده از آرای سازمان یافته و تخلفات گسترده، در مرحله اول کاندیدای ناشناخته خود را به مرحله دوم انتخابات فرستادند و با القای دوقطبی فقیر-غنی، احمدینژاد را به ریاست دولت رساندند. همین موضوع و نیز فشارهای شدید رسانهای و تشکیلاتی بر اصلاح طلبان، باعث شد آنها نیز برای مقابله با این تاکتیک، برنامهای را پیگیری کنند که با استفاده از الگویی شبیه آرای سازمان یافته کودتاچیان طراحی شده بود.
«سازمان رأی» برنامهای مخفی برای ایجاد آشوب در کشور نبود که اگر بود، قاعدتا" هیچ گاه در فضای عمومی مطرح نمیشد، در حالی که تشکیل «سازمان رأی» بارها از سوی اصلاحطلبان به اشکال مختلف «اعلام رسمی» و به عنوان یکی از برنامههای گروههای جوان اصلاح طلب به شکلی کاملا" علنی پیگیری میشد. هرچند در واقع این سازمان به صورتی که طراحی شده بود هم پیش نرفت؛ یا لااقل ادعاهای کودتاچیان امروز مبنی بر شکست جناح اصلاح طلب در چند انتخابات اخیر، چنین چیزی را نشان میدهد.
اما در انتخابات دهم ریاستجمهوری، وضع فرق کرد و موج سبز انتخابات آنچنان گسترده شد که پویشها و کمپینهای جمعآوری امضا در دورانی که قرار بود خاتمی کاندیدای اصلاحطلبان باشد، به آنچنان رسانهای برای اصلاحطلبان تبدیل شد که بیآنکه شعار «هر نفر-ده نفر» سازمان رأی به کار آید، یک جریان فراگیر پدید آمد که باعث شد در واقع، و نه آنطور که وزارت کشور متقلبان اعلام کرد، مهندس موسوی رای لازم را برای تصدی مقام ریاستجمهوری به دست آورد.
کودتاچیان مدعی هستند مخالفان با استفاده از چنین پویش و کمپینهایی برای ایجاد آشوب و اغتشاش «300 هزار» نیرو «اجیر» کردهاند.
اولا" «اجیر» به کسی گفته میشود که در مقابل دریافت مقداری پول، عملی را انجام دهد. چنانچه سخن کودتاچیان را که البته توهینی بزرگ به جمعیت میلیونی مردم حامی «تغییر» محسوب میشود، بپذیریم، باید به سلامت جامعهای که آنان در چهار سال حاکمیت خود ساختهاند، شک کرد. در جامعهای که یک گروه «غیر دولتی» بتواند برای «خرابکاری» 300 هزار نیرو «اجیر» کند؛ معلوم است یا اوضاع خیلی «خراب» است و یا باید به حال سیستم امنیتی آن گریست.
ثانیا" اگر آنان مدعی هستند در دو سال گذشته آنچه در مجامع عمومی از سوی اصلاحطلبان به عنوان «سازمان رأی» مطرح میشد، چیزی جز برنامه برای اجیر کردن 300هزار! نیروی اغتشاشگر نبوده است، چرا با وجود آنکه از این مسئله مطلع بودند، از اغتشاشات پیشگیری نکردند؟ مگر روزنامه کیهان از ماهها پیش از انتخابات از برنامه خیالی «انقلاب مخملی» نمینوشت؟ آیا کودتاچیان روزنامه کیهان را نمیخوانند یا آنقدر ادعاهای مطرح شده در سرمقالههای آن را مضحک یافتهاند که به خود زحمت پیشگیری ندادهاند و حالا برای پروندهسازی علیه گروگانهای بیگناه خود به خیالبافیهای «ساکنان توپخانه» علاقهمند شدهاند؟ چرا آن زمان که همین طرح سازمان رأی یا به قول یکی از سران خودشان «خوشه گندم» را در سال 84 برای تشکیل «دولت کریمه» اجرا میکردند و وعده میدادند «تا دولت کریمه، یک یاحسین دیگر» حرفی و سخنی از اغتشاش و اغتشاشگری به میان نیاوردند؛ اما حالا که - با فرض صحت تحلیلشان - بدل آن را خوردهاند، فریاد وامصیبتا سر داده و در برابر نجوای مردمان کوی و برزن که امیدوارانه «یک یا حسین، تا میرحسین» را شعار میدهند، «احساس مسئولیت» کردهاند؟
واضح است که کودتاچیان موج عظیمی را که میخواست به شکلی مسالمتآمیز کشور را به مسیر عقلانیت و توسعه بازگرداند، پیشبینی نمیکردند و حالا به دنبال مقصران (بخوانید مبتکران) ماجرا میگردند و قصد دارند انتقام این آگاهسازی جامعه را از آنان بگیرند؛ غافل از آنکه با هر قدمی که برمیدارند، به غرق شدن خود در باتلاق رسوایی تاریخی کمک میکنند و نفرت جامعه را بیش از پیش برمیانگیزند. واقعا" جا دارد از کودتاچیان بپرسیم: آقایان! به کجا چنین شتابان؟
با ناکامی کودتاچیان در گرفتن اعتراف از اسرای نهضت سبز، برخی سران سپاه پاسداران در روزهای اخیر به تحلیلپراکنیهای تازهای روی آوردهاند که به احتمال زیاد قرار است بهانه ادامه نمایش محاکمه در بیدادگاهها باشد. این گزارش، واقعیت ماجرای سازمان رای یا همان اتهام خیالی 300 هزار اغتشاشگر را بررسی میکند و نشان میدهد که اگر ایجاد شبکه اجتماعی برای جمعآوری رای جرم است، سران بسیج قبل از همه باید محاکمه شوند.
پس از آنکه در جلسات اول تا سوم بیدادگاه نماینده مدعیالعموم به نمایندگی از سران کودتا مجموعهای از اتهامات یک دهه اخیر علیه اصلاحطلبان را که عمدتا در قالب سرمقالههای کیهان منتشر میشد، به عنوان بهانه بازداشت و محاکمه آنان مطرح کرد، ناظران مستقل داخلی و خارجی یکصدا این اتهامات را مضحک و ناشی از فراموشی مفرط کودتاچیان درباره آنچه هر روز در رسانه رسمی حکومت (کیهان) نوشته میشود، دانستند و این کیفرخواستها را بهانههای واهی برای حذف دگراندیشان از ساختار سیاسی کشور ارزیابی کردند. کودتاچیان با مشاهده این شرایط به این نتیجه رسیدند که برای ادامه اجرای پروژه حذف، دیگر نمیتوان به این اتهامات متوسل شد؛ پس باید راهی تازه پیدا کرد.
شاید همین موضوع باعث شد تا فرمانده سپاه محمد رسول الله دو سه روز قبل در اظهارنظری عجیب اعلام کند که: حدود 300 هزار نفر در تشکلی موسوم به "سازمان رای" در ناآرامیهای پس از انتخابات حضور داشتند و جریانات خیابانی بعد از انتخابات را به راه انداختند. سردار عبدالله عراقی با اشاره به تشکیل "سازمان رای" در قبل از انتخابات گفت که سپاه پاسداران در مقابل "اغتشاشات" احساس مسئولیت کرد و به گفته او، بسیج آرامش را به جامعه بازگرداند.
به نظر میرسد کودتاچیان میدانند که کاندیدایشان با وجود تمامی استفادهها و سوءاستفادهها از امکانات دولتی، وعده و وعیدهای بیمبنا، اضافه کردن نمایشی و موقت حقوقها و حمایتهای پیدا و پنهان نهادهای رسمی قدرت نتوانست بیش از 25 درصد آرای شهروندان را به خود اختصاص دهد. کسی که 24 میلیون رای داشته باشد که از 300 هزار رای نگران نمیشود!
حال این موضوع آنچنان بر آنان گران آمده که در پروژه جدید قصد دارند با شناسایی کسانی که توانستند در طول چند ماه یک موج مسالمتآمیز مردمی را برای «تغییر» در دستگاه اجرایی کشور از طریق انتخابات شکل دهند و کاندیدای خود را به پیروزی برسانند، برنامه انتقامگیری را کلید بزنند. همین موضوع بوده که باعث شده موضوع مضحک «اجیر کردن 300 هزار نفر برای آشوب» از سوی این فرمانده نظامی مطرح شود.
اما حقیقت ماجرای «سازمان رأی» چه بود؟
آنچه به عنوان «سازمان رأی» از سوی سرتیپ عراقی مطرح شده است، برنامه آشکاری است که دو سال قبل از سوی اصلاحطلبان برای مقابله با آرای سازماندهی شده بسیج و سپاه اعلام شد. ماجرا از آنجا آغاز شد که نظامیان حامی امروزین دولت کودتا شش سال قبل در انتخابات شوراها از سازمان بسیج به عنوان یک حزب پادگانی در انتخابات استفاده کردند و طرح «هر نفر، ده رای» را با امکانات بسیج به اجرا گذاشتند که بتوانند به نفع لیست اصولگرایان رای جمع کنند.
آنها چهار سال قبل نیز با استفاده از آرای سازمان یافته و تخلفات گسترده، در مرحله اول کاندیدای ناشناخته خود را به مرحله دوم انتخابات فرستادند و با القای دوقطبی فقیر-غنی، احمدینژاد را به ریاست دولت رساندند. همین موضوع و نیز فشارهای شدید رسانهای و تشکیلاتی بر اصلاح طلبان، باعث شد آنها نیز برای مقابله با این تاکتیک، برنامهای را پیگیری کنند که با استفاده از الگویی شبیه آرای سازمان یافته کودتاچیان طراحی شده بود.
«سازمان رأی» برنامهای مخفی برای ایجاد آشوب در کشور نبود که اگر بود، قاعدتا" هیچ گاه در فضای عمومی مطرح نمیشد، در حالی که تشکیل «سازمان رأی» بارها از سوی اصلاحطلبان به اشکال مختلف «اعلام رسمی» و به عنوان یکی از برنامههای گروههای جوان اصلاح طلب به شکلی کاملا" علنی پیگیری میشد. هرچند در واقع این سازمان به صورتی که طراحی شده بود هم پیش نرفت؛ یا لااقل ادعاهای کودتاچیان امروز مبنی بر شکست جناح اصلاح طلب در چند انتخابات اخیر، چنین چیزی را نشان میدهد.
اما در انتخابات دهم ریاستجمهوری، وضع فرق کرد و موج سبز انتخابات آنچنان گسترده شد که پویشها و کمپینهای جمعآوری امضا در دورانی که قرار بود خاتمی کاندیدای اصلاحطلبان باشد، به آنچنان رسانهای برای اصلاحطلبان تبدیل شد که بیآنکه شعار «هر نفر-ده نفر» سازمان رأی به کار آید، یک جریان فراگیر پدید آمد که باعث شد در واقع، و نه آنطور که وزارت کشور متقلبان اعلام کرد، مهندس موسوی رای لازم را برای تصدی مقام ریاستجمهوری به دست آورد.
کودتاچیان مدعی هستند مخالفان با استفاده از چنین پویش و کمپینهایی برای ایجاد آشوب و اغتشاش «300 هزار» نیرو «اجیر» کردهاند.
اولا" «اجیر» به کسی گفته میشود که در مقابل دریافت مقداری پول، عملی را انجام دهد. چنانچه سخن کودتاچیان را که البته توهینی بزرگ به جمعیت میلیونی مردم حامی «تغییر» محسوب میشود، بپذیریم، باید به سلامت جامعهای که آنان در چهار سال حاکمیت خود ساختهاند، شک کرد. در جامعهای که یک گروه «غیر دولتی» بتواند برای «خرابکاری» 300 هزار نیرو «اجیر» کند؛ معلوم است یا اوضاع خیلی «خراب» است و یا باید به حال سیستم امنیتی آن گریست.
ثانیا" اگر آنان مدعی هستند در دو سال گذشته آنچه در مجامع عمومی از سوی اصلاحطلبان به عنوان «سازمان رأی» مطرح میشد، چیزی جز برنامه برای اجیر کردن 300هزار! نیروی اغتشاشگر نبوده است، چرا با وجود آنکه از این مسئله مطلع بودند، از اغتشاشات پیشگیری نکردند؟ مگر روزنامه کیهان از ماهها پیش از انتخابات از برنامه خیالی «انقلاب مخملی» نمینوشت؟ آیا کودتاچیان روزنامه کیهان را نمیخوانند یا آنقدر ادعاهای مطرح شده در سرمقالههای آن را مضحک یافتهاند که به خود زحمت پیشگیری ندادهاند و حالا برای پروندهسازی علیه گروگانهای بیگناه خود به خیالبافیهای «ساکنان توپخانه» علاقهمند شدهاند؟ چرا آن زمان که همین طرح سازمان رأی یا به قول یکی از سران خودشان «خوشه گندم» را در سال 84 برای تشکیل «دولت کریمه» اجرا میکردند و وعده میدادند «تا دولت کریمه، یک یاحسین دیگر» حرفی و سخنی از اغتشاش و اغتشاشگری به میان نیاوردند؛ اما حالا که - با فرض صحت تحلیلشان - بدل آن را خوردهاند، فریاد وامصیبتا سر داده و در برابر نجوای مردمان کوی و برزن که امیدوارانه «یک یا حسین، تا میرحسین» را شعار میدهند، «احساس مسئولیت» کردهاند؟
واضح است که کودتاچیان موج عظیمی را که میخواست به شکلی مسالمتآمیز کشور را به مسیر عقلانیت و توسعه بازگرداند، پیشبینی نمیکردند و حالا به دنبال مقصران (بخوانید مبتکران) ماجرا میگردند و قصد دارند انتقام این آگاهسازی جامعه را از آنان بگیرند؛ غافل از آنکه با هر قدمی که برمیدارند، به غرق شدن خود در باتلاق رسوایی تاریخی کمک میکنند و نفرت جامعه را بیش از پیش برمیانگیزند. واقعا" جا دارد از کودتاچیان بپرسیم: آقایان! به کجا چنین شتابان؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر