۱۳۸۸ مرداد ۳۱, شنبه

پاسخ عمادالدین باقی به شریعتمداری و حمید زیارتی(روحانی);
اینجانب همواره افتخار ارادت و شاگردی حضرت آیت الله العظمی منتظری را داشته ام
نوروز:عمادالدین باقی در دو نامه جداگانه به لجن پراکنی های حسین شریعت مداری نماینده ولی فقیه در روزی نامه کیهان و نوشته تاریخ سرای دولتی، حمید زیارتی (روحانی) در روزنامه دولتی مهرداد بذر پاش، پاسخ گفت.
به گزارش نوروز به نقل از از وب سایت شخصی عمادالدین باقی متن کامل این دو نامه بدین شرح است:
مدیر شریعتمَدار روزنامه فخیمه کیهانبا سلامهرچند که رویه مرسوم شما همواره این بوده است که به دیگران دروغ و افترا ببندید و پاسخ آنان را از ترس اینکه خوانتده گانتان ماهیت تان را بشناسند چاپ نکنید چنانکه بارها تکذیبیه فرستاده ایم و چاپ نکرده اید و وقتی هم شکایت کردیم سه سال گذشت تا وقت رسیدگی به یکی از آنها ابلاغ شد و مدیر مسئول روزنامه حضور نیافت. در عین حال بازهم بر خود فرض دیدم پاسخ به دروغ دیگرتان را ارسال کنم.
روزنامه کیهان مورخ پنجشنبه 29 مرداد 1388در بخشی از یک خبر ویژه تحت عنوان«تحرکات بقایای باند مهدی هاشمی برای انتقام از امام» آورده است:
«چند تن از عناصر افراطي به ملاقات آقاي منتظري در قم رفتند.
براساس اخبار منتشره در اين ملاقات، عبدالله نوري، غلامحسين كرباسچي، محمود حجتي، عبدالمجيد معاديخواه و علي حكمت حضور داشته و خواستار تحرك بيشتر در قم نسبت به وقايع اخير كشور شده اند. اين ملاقات در حالي انجام مي شود كه باند مهدي هاشمي معدوم تحركات خود را شدت بخشيده و كساني چون منتظري، صانعي و بيات را وادار به ايفاي نقش در سناريوي اتهام پراكني و ايجاد التهاب در فضاي سياسي كرده است. باند مذكور در تهران نيز تلاش كرده با واسطه هايي خود را به كروبي و موسوي نزديك كند و از طريق شبكه ايجاد شده، انتقام حركت شجاعانه حضرت امام در جراحي غده نفاق لانه كرده در بيت آقاي منتظري را از نظام و انقلاب بگيرد. در اين راستا عناصري نظير ع. باقي در اطراف آقاي كروبي بشدت فعالند و گفته مي شود بخشي از مقدمات جوگرفتگي آقاي كروبي نيز توسط همين طيف فراهم شده است به نحوي كه ع.باقي در گفت وگو با مجله صهيونيستي اشپيگل تاييد كرد من و كروبي اطلاعات مذكور را با هم به دست آورده ايم».
در این رابطه چند نکته قابل ذکر است:
1- اینجانب همواره افتخار ارادت و شاگردی حضرت آیت الله منتظری را داشته ام اما با مرحوم مهدی هاشمی که سال هاست از او چماقی علیه شخصیت های مختلف ساخته اید هیچ نسبتی نداشته ام چنانکه در سال1365 که دهها نفر را در ارتباط با او دستگیر کردند که برخی از آنها در حد یک جلسه چای خوردن با او بوده اند ولی علیرغم جوسازی های برخی مغرضین در همان زمان علیه اینجانب در این رابطه چنین برخوردی با من صورت نگرفت و نهادهای امنیتی علیرغم مشکلاتی که با نگارنده داشتند مانند همگان شخصیت مستقلی برایم قائل بودند. حتی در سال های بعد هم همین وضعیت ادامه داشت اما سال ها پس از آن شما هنوز از تکرار این دروغ ها دست بر نمی دارید و توجه ندارید که انتساب چهره های فرهنگی و حقوق بشری به مهدی هاشمی بیش از آنکه باعث تخریب آنان شود سبب تطهیر مهدی هاشمی خواهد شد.
جالب آنکه خبر از تحرکات بقایای باند مهدی هاشمی داده اید و در صدر خبر نام کسانی را آورده اید که در آن سال ها به مخالفت با مرحوم مهدی هاشمی شهره بودند.
2- من متاسفانه در هفته های اخیرجز یک مهمانی بزرگ عمومی برای صرف نهار با جناب آقای کروبی توفیق ملاقات با ایشان و اینکه به شدت در اطراف ایشان فعال باشم را نداشته ام. این جمله را برای نشان دادن دروغ شما می نویسم نه برای اینکه اگر می توانستم در کنار ایشان به شدت فعال باشم ایرادی بر آن مترتب بود.
3- ادعا کرده اید که « ع.باقي در گفت وگو با مجله صهيونيستي اشپيگل تاييد كرد من و كروبي اطلاعات مذكور را با هم به دست آورده ايم» اما مطلقا چنین نگفته ام .عبارت دقیق من در مصاحبه این است که« متاسفانه من مدتی است ایشان(آقای کروبی) را ندیده ام و به همین دلیل نمی دانم که اطلاعات ایشان دقیقا چیست اما با شناخت طولانی که از آقای کروبی دارم می دانم شخصیتی نیستند که نسنجیده حرف بزنند و بخصوص با توجه به اینکه خودشان از پایه گذاران نظام جمهوری اسلامی هستند و دغدغه جدی برای آبروی آن دارند به سادگی هر ادعایی را نمی پذیرند و به خاطر همین تعلق خاطر به نظام موجود بوده است که خواهان تحقیق در این زمینه شده اند تا اگر صحت دارد با آن برخورد جدی شود»،« پیش از انتشار نامه آقای کروبی در برخی وبلاگ ها توسط افرادی که آزاد شده بودند گزارش هایی درمورد این نوع برخوردها منتشر شده بود. یکی از آنها پدر یکی از افراد بازداشت بود که استاد دانشگاه است و من او را می شناسم که شخصی موجه بوده و اساسا فردی آکادمیک است ودر جریانان سیاسی فعال نبوده. او در وبلاگ خود آورده است که پسرش را پس از دستگیری به مکانی بردند و« دستور دادند همه افراد همه لباس‌هايشان حتي شورت‌ها را در بياورند و جلوي ديگران به مدت 15 دقيقه نشست و برخاست کنند . نمونه دیگری را نیز دیده ام که پرونده پزشکی هم تشکیل داده است».
این خبرسازی ها نشان می دهد که شما همانطور که خود به خوبی در مقاله (چه ارزان خريدند ؟ کیهان مورخ کیهان چهارشنبه 21 مرداد 1388) توضیح داده اید آگاهانه از منبع سیاه استفاده می کنید. نمی دانم شما چه پدر کشتگی با صدها تن از شخصیت های علمی و فرهنگی و سیاسی و خدوم کشور دارید که هر روز یکی را به چوب تهمت و دروغ می نوازید. گویی ماجرا را وارونه ساخته وهر کس در جرگه انگبین شما نباشد ننگین است.
با آرزوی انس با گفتار نیک ، کردار نیک ، پندار نیک و اعاذناالله من شرور انفسناعمادالدین باقیجمعه30مرداد1388
--------------------------------------------جناب آقای بذر پاش با سلام.احتراما مستدعی است وفق ماده23 قانون مطبوعات دستور فرمایید جوابیه زیر نسبت به نوشته آقای سید حمید زیارتی(روحانی) که به عنوان مطلب تیتر یک روزنامه وطن امروز ﺳﻪشنبه, 27 مرداد 1388 منتشر گردیده است در همان صفحه و ستون درج گردد.با تشکر و آرزوی موفقیتعمادالدین باقیپنجشنبه29مرداد1388
جناب سید حمید زیارتی(روحانی)با سلامهرچند هیچ گاه بنا نداشتم با کسی چون جنابعالی دهان به دهان شوم به ویژه که چندین سال است از حوزه سیاست ورزی (که آنچه برخی مدعیان انجام می دهند نه سیاست ورزی که شناعت ورزی است) دوری گزیده و دغدغه های خود را در حمایت از حقوق زندانیان و اعدامیان خلاصه کرده ام، اما توهم پراکنی های شما در ادامه سنت همیشگی تان در روزنامه وطن امروز ﺳﻪشنبه 27 مرداد 1388مرا بر آن داشت که برای ثبت در تاریخ چند کلامی را به عنوان پاسخ بنویسم.
مشکل اساسی امثال جنابعالی و روزنامه های فخیمه کیهان وغیره این است که اسیر قیاس به نفس هستید و چون تمام صحنه زندگی سیاسی و اجتماعی را مانند صحنه عروسک خیمه شب بازی که خود در آن گرفتارید می بینید هر یک از شخصیت های موجه کشور که بر خلاف میل شما سخنی گفت بی درنگ به جستجوی کسانی بر می آیید که آنان را اغوا کرده اند و یک عمر تجربه مبارزه و سیاست را در آنها نادیده می گیرید و گویی همه آدم ها آلت دست دیگران هستند(بجز خود شما) در حالی که اگر همین افراد در جرگه شما بودند و به جای نقد شما مجیز می گفتند، تراز بلند صداقت و دانش و اجتهاد و فهم و دیانت و ....را داشتند. چنانکه آقای کروبی در آن زمان که نامه معروف سه نفره(با امضای شما و ایشان) را علیه آیت الله منتظری منتشر کردند از نگاه شما چنین بودند و چون شما جایگاهی نداشتید تنها امضای ایشان بود که به نامه سه نفره اهمیت می داد . اگر ایشان آنقدر تاثیر پذیر هستند که بیست سال پس از آن نامه سه نفره، ادعا کرده اید، آیا می خواهید القا کنید در آن زمان که نامه سه نفره منتشر شد نیزکسانی جناب آقای کروبی را اغوا کرده بودند؟ اگربه زعم شما امضای نامه سه نفره در بیست سال پیش ناشی از پختگی بوده است هر طلبه ابجد خوانی می داند که پختگی یا علمیت از صفات ثبوتی است نه اثباتی لذا در گذر زمان زائل نمی شود بلکه عالم، عالم تر و پخته ، پخته تر می شود و امروز کروبی پخته تر از دیروز است و نیازی به توجیه تأثیر پذیرفتن از دیگران ندارد.
جنابعالی با آن ادعای های کذب، ناخواسته تاریخ گذشته را و خودتان را زیر سوال می برید.شما با همین منش و نگاه توهم آلود به ارزیابی جناب حجت الاسلام والمسلمین کروبی و آیت الله منتظری پرداخته اید. جالب اینکه عده ای چون شما خود را شاقول حقیقت و معیار راه مستقیم و کژ راهه دانسته و به آقای کروبی نوشته اید:« بر این امید بودم که نامبرده(کروبی) به خود آید و از کژراهه برهد و به انتشار این نامه هیچ‌گاه نیازی نباشد» سپس به دنبال دست های مرموز گشته و افزوده اید:« لیکن چه توان کرد که دست‌های مرموز عناصر پشت‌پرده، رخصت اندیشیدن را از او سلب کرده‌اند و او را به ورطه‌ای افکنده‌اند که راه بازگشت ندارد و هر روز بیش از پیش از اسلام و امام سلام‌الله علیه دور می‌شود». بدین ترتیب درآمدی را بر حمله به اینجانب و جمعی دیگر از موجهین گشوده اید.
جناب واقعاً روحانی! شما در دهه60 ازنزدیک ترین یاران جناح روحانیون مبارز بودید و اگر امکان داشت توضیح دهم که چرا روحانیون مبارز از شما فاصله گرفتند و نگران بودند که ترکش چه مسائلی در کارنامه شما دامن شان را بگیرد و اینکه چرا جنابعالی که تا پیش از رهبری آیت الله خامنه ای تعابیر موهن درباره ایشان بکار می بردید و اندکی از آن ناشی از حکمیتی بود که به ریاست آقای خامنه ای در شورای عالی انقلاب فرهنگی علیه جنجال دروغین شما در مورد کتاب درسی تاریخ دبیرستان رخ داد و اگر می توانستم توضیح دهم که چرا ناگهان شما برای پیدا کردن حاشیه امن ناچار شدید مدافع سینه چاک رهبری و ولایت شوید و اگر می توانستم توضیح دهم که چرا مقامات ارشد نظام شما را به آرامی ازمرکز اسناد انقلاب اسلامی کنار گذاشتند و نیز دست باز شما را در مرکز اسناد محرمانه کشور بستند، آنگاه همه می فهمیدند که که چرا شما مصاحبه هایی از این دست را علیه دوستان دیروز خود مانند آقای کروبی و خاتمی و دیگران و علیه کسانی چون بنده که خوشبختانه هیچ سابقه مودت با شما نداشتم انجام می دهید تا برای خود حاشیه امن درست کنید.شگفت اینکه در نامه تان دیگران را به پناه بردن از شر نفس به خداوند توصیه کرده و آورده اید« اعاذناالله من شرور انفسنا».
نمی خواهم به برخوردهای دوگانه اشاره کنم که برای مثال ده سال پیش در جلسه ای که در دانشکده امام خمینی داشتیم فرمودید کتابی را نوشته اید که یکسال است نگه داشته اید تا به نظر بنده برسانید و از نظراتم استفاده کنید که من هم تمایلی نداشتم همین را بهانه تماس با جنابعالی کنم. همچنین نمی خواهم درباره جنابعالی سخنانی را بنویسم که در دفتر خاطراتم به تفصیل نوشته و نزد شخص امینی در ماورای بحار نهاده ام تا روزگاری در اختیار عموم قرار گیرد.
3- اصلا می خواهم فرض را براین بگذارم که همه آنچه امثال شما و کیهان نشینان علیه حجت الاسلام والمسلمین کروبی و مهندس موسوی و حضرات آیات صانعی وبیات و هاشمی رفسنجانی و خاتمی ، تمام مجمع روحانیون مبارز و مجمع محققین و مدرسین حوزه و عده ای از اعضای محترم جامعه مدرسین و صدها تن دیگر از شخصیت های برجسته انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی که همراهی میلیون ها تن از مردم وهزاران تن از خانواده شهدا و جانبازان را دارند (چنانکه اغلب زندانیان کنونی از خانواده شهدا و جانبازان هستند) مرّ حقیقت است و همه اینها به نحوی توسط دیگران اغوا شده اند اما یک لحظه از خود نمی پرسید که شما با آنان چه کرده اید که به این وادی گمراهی!! (به زعم شما) افتاده اند. اگر طلحه و زبیر(رضی الله عنهما) دو نفر و جزو استثنائات صحابی بوده اند، نمی شود که شما این همه را که به استثنای بزرگتر از قاعده تبدل شده اند بازهم طلحه و زبیر بخوانید و خودتان را با این قیاس های ناروا فریب دهید چنانکه در نهایت شما خود تبدیل به استثنا شوید و از پاسخ به پرسش فوق طفره بروید.
4- جنابعالی خواسته اید مهدی هاشمی را مذمت کنید اما از او به عنوان یک انسان با تسامح و تساهل نسبت به همه جریانات و گرایش ها یاد کرده و گناه اصلی اش را همین دانسته اید و البته یکجا هم او را مهدی قاتل خوانده اید و من نفهمیدم که قصد شما مذمت بود یا مدح ؟ زیرا به دنبال آن افزوده اید که تز تسامح مهدی هاشمی را امروز باقی در کنار آقای کروبی دنبال می کند.
آیا شما وهم اندیشان تان برای یک لحظه نیز نمی خواهید در روش خود که هر روز جمعی را از قافله قدرت پیاده کرده است شک کنید؟
با آرزوی انس با گفتار نیک ، کردار نیک ، پندار نیک و اعاذناالله من شرور انفسناعمادالدین باقیپنجشنبه29مرداد1388

هیچ نظری موجود نیست: